ذهنیت مالی تفکری پنهان که شما را بی نهایت فقیر یا بی نهایت ثروتمند می کند:
برخلاف تصور عموم مردم، پول یک مفهوم ذهنی است. این مفهوم ذهنی به شکلهای گوناگون، زندگی ما را دستخوش بازیهای تلخ و شیرین زیادی قرار میدهد. در حقیقت، تصور ما در مورد پول، کیفیت زندگی مالیمان را میسازد. به همین دلیل، رسیدن به یک ذهنیت مالی درست، بسیارمهم است. در این مقاله، ریشههای ذهنیت مالی خودمان را کندوکاو میکنیم و روشهای تغییر آن را باهم یاد میگیریم.
ذهنیت مالی چیست؟
«تیهارو اکر» در کتاب راز ذهن میلیونر، این مفهوم را چنین تعریف میکند: «ذهنیت مالی، توانایی یا شم مالی شما است که در ضمیر ناخودآگاهتان شکل گرفته و همین سبک تفکر است که بیشتر از هر چیز و هر کس دیگری، سرنوشت مالیتان را تعیین میکند. به زبان ساده، ذهنیت مالی، برنامه و طرح شما در رابطه با مسائل مالی است.» اگر خوب دقت کنیم، هر کدام از ما ذهنیت مالی خاص خودمان را داریم. مثلا بعضی از افراد به پسانداز کردن اعتقاد زیادی دارند. در نتیجه همیشه مقداری از درآمد خود را کنار میگذارند. بعضی دیگر نیز اهل ریسک کردن هستند. این گونه افراد وارد بازار مالی پر هیجانی مثل بورس میشوند. تمام اینها، ترفندهایی هستند که ما آگاهانه یا ناآگاهانه برای به دست آوردن پول در زندگیمان به کار میبندیم. ذهنیت مالی، به خودی خود عنصر مثبت و قدرتمندی است. مشکل از آنجا آغاز میشود که این سبک تفکر، ضعیف یا حتی اشتباه شکل گرفته باشد. در این صورت، ما ناخواسته با فکرمان بر علیه خودمان اقدام میکنیم.
یک ذهنیت مالی چگونه ساخته میشود؟
باب پراکتور در کتاب «الفبای موفقیت» میگوید: «افکار، همهچیز است و کلید موفقیت، عملی است که درنتیجه افکار پدید میآید.» درنتیجه بخواهیم یا نخواهیم، باور داشته باشیم یا نه درنهایت این افکارمان هستند که روند زندگیمان را تعیین میکنند. برای پیدا کردن ریشه عملکرد اشتباه درزمینهٔ مالی باید به سراغ افکار مالیمان برویم. ذهنیت کنونی ما در مورد پول یا مسائل مالی، ترکیبی از اطلاعات و الگوهایی است که از گذشته تا همین حالا آموختهایم یا تحت تأثیرشان قرار گرفتهایم. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید که یک کودک در خانوادهای متولد میشود که باور مالیشان اینگونه است: «پول خیلی سخت به دست میآید.» و تکیهکلام پدر خانواده در برخورد با هرگونه تقاضای پولی اینگونه است: «من پول ندارم.» کودک تازه وارد، با این باور بزرگ میشود که پول، چیزی کمیاب و دست نیافتنی است. درنتیجه نه تنها به طور خودکار، تمام فرصتهای عالی برای پولدار شدن را نمیبیند، بلکه همیشه سختترین راهها را برای پیدا کردن پولی اندک انتخاب میکند. غیر از خانواده، فاکتورهایی مثل فرهنگ جامعه، دوستان و محیط های آموزشی نیز در شکل گیری این ذهنیت مالی تأثیرگذار هستند. هر آموزشی در کودکی، به یک الگوی فکری تبدیل میشود که به طور خودکار تمام واکنشهای مالی فرد را در تمام عمرش تحت تأثیر قرار میدهد.
ذهن موفق و شکست خورده! شما کدام را دارید؟
ذهنیت رشد(Growth Mindset ) و ذهنیت ثابت (fixed Mindset) شما کدام هستید؟
دو نوع طرز فکر وجود دارد که می توانیم آن را پرورش دهیم.یکی اینکه پذیرای مشکلات باشیم و آنها را به یک فرصت تبدیل کنیم.دیگر این که به دو نوع طرز فکر وجود دارد که میتوانیم آن را پرورش دهیم. یکی این که پذیرای مشکلات باشیم و آنها را به یک فرصت تبدیل کنیم. دیگر این که به دلیل ترس از شکست از آنها اجتناب کنیم. افرادی که از کشمکشها و تعارضها اجتناب میکنند غالبا ذهنیت رشد (Growth Mindset) ندارند و کسانی که مشکلات را به عنوان چالشهای جالبی میبینند، اندیشه و ذهنیت رشد (Growth Mindset) دارند. مردمی که فاقد ذهنیت رشد هستند، معتقدند که ویژگیهای اساسی مانند هوش و استعدادها ویژگیهایی ثابت هستند و این صفات عامل موفقیتاند.
ذهن شرطی و پیشرفت مالی چه رابطهای باهم دارند؟
ذهن ما، یک سیستم فوقالعاده هوشمند است. این مجموعه بینظیر، همیشه در حال یادگیری و تحلیل موقعیتهای اطرافش است تا بتواند در شرایط مشابه، بهترین و سریعترین تصمیم را بگیرد. بهعنوان مثال، پول قرض گرفتن یکی از راه حلهای ذهن برای خلاص شدن از مخمصههای مالی است. ذهن، این راه حل را در اثر تجربه اولین کمپولی در خود ذخیره کرده است. حتی اگر این بحران مالی، مربوط به روزگار کودکی ما و در گیرودار خرید یک پفک نمکی باشد. برای ذهن، زمان انجام یک کار مهم نیست بلکه الگوی دریافتی از آن عکسالعمل، مهم است. حتی اگر ما در سن ۱۰۰ سالگی هم باشیم و در طول این مدت، تغییری در هوش مالی خود ایجاد نکرده باشیم، در صورت قرار گرفتن در موقعیت مالی مشابه، بازهم ذهنمان ما را به پول قرض گرفتن تشویق میکند. چون ازنظر او، قرض گرفتن پول، تنها راه برای خلاصی از این شرایط بحرانی است. به همین دلیل در علم روان شناسی از مفهوم «ذهن شرطی» برای مغز استفاده میکنند. با درک این موضوع میتوان ذهنیت مالی را دستخوش تغییرهای اساسی کرد.
گام های تغییر در الگوهای کلامی
گام اول: شناسایی
شکستهای پی درپی مالی، علامت خطری هستند که وجود یک یا چند ذهنیت مالی اشتباه را یادآوری میکنند. اگر شما نیز دچار چنین وضعیتی شدهاید، باید هر چه زودتر این الگوهای مخرب را شناسایی کرده و آنها را از بین ببرید. بهترین و سریعترین راه برای کشف این الگوهای معیوب، نوشتن آنها روی کاغذ است. ده دقیقه برای خودتان زمان بگذارید و در یک مکان آرام، بنشینید. روی یک برگه کاغذ، تمام باوری که نسبت به پول دارید را یادداشت کنید. یادتان باشد، باورهایی که به آنها اعتقاد دارید را بنویسید نه باورهایی که دوست دارید داشته باشید. شاید در ابتدا خودتان هم باور نکنید که چنین تفکری در مورد پول و کسب درآمد دارید اما اگر کمی با خودتان روراست باشید، میتوانید این افکار را از پستوخانه ذهنتان بیرون بکشید و با آنها روبهرو شوید.
گام دوم: پذیرش
قبول کردن این نکته که ما تنها به دلیل افکاری که داشتیم، به موفقیتهای مالی آرزوهایمان نرسیدیم، گاهی سخت و حتی دردناک میشود؛ اما این تنها راه آغاز تغییر است.
گام سوم: اصلاح
بعد از شناسایی الگوهای کلامی نادرست، حالا زمان بازسازی آنها رسیده است. در این مرحله، استفاده از اصل تلقین به خود میتواند یک راهگشای اساسی باشد. برای این کار، چند الگوی کلامی که دوست دارید را انتخاب کرده و تا میتوانید آنها را تکرار کنید. یادتان باشد که رمز پیروزی در این جایگزینی، درگیر کردن احساس با واژههایتان است؛ یعنی وقتی میگویید: «من خیلی راحت پول در میآورم» شادی پول درآوردن آسان و خیال راحت پس از آن را در قلبتان احساس کنید. تنها در این صورت است که اصل تلقین، درست عمل میکند.
گام چهارم: شجاعت
سخن و احساس، تنها در صورتی باعث ایجاد نتیجه میشوند که در عمل به کار روند. به هنگام تصمیم در مورد موقعیتهای مالی جدید، تمام شجاعتتان را جمع کنید و به شیوهای که برایش تمرین کردید وارد عمل شوید. به یاد داشته باشید که تنها در صورت یک اقدام متفاوت، یک نتیجه متفاوت به دست میآید.
گام پنجم: تکرار
شما باید آن قدر این چهار گام را تکرار کنید تا تک تک الگوهای کلامی تان با نمونههایی جدید و پرانرژی جایگزین شوند. با هر قدم برای بازسازی الگوهای کلامی، بخش بزرگی از ذهنیت مالی شما تغییر میکند و به همین ترتیب، فصل مالی شما از زمستانهای سرد و بیحاصل به روزهای گرم بهاری خواهد رسید.
روش دوم: الگوبرداری دیداری یا تقلیدی
انسانها رویهم تأثیر زیادی میگذارند. ما در بسیاری از موارد، دیگران را الگوی خود قرار میدهیم و رفتارشان را کاملاً تقلید میکنیم. در دوران کودکی، پدر و مادرمان، تنها الگوهایی هستند که در اطرافمان پیدا می کنیم. حتماً شما هم کودکانی را دیدهاید که دقیقاً رفتار پدر یا مادرشان را تکرار میکنند. البته این تکرار، تنها محدود به دوره کودکی نمیشود. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید که ما در یک پیاده رو در حال حرکت کردن هستیم و چند نفر جلوی ما، آرام آرام راه میروند. ناگهان آنها الگوی گامهایشان را تغییر میدهند و با یک جست بلند از روی چیزی میپرند تا با آن برخورد نکند. ما با آنها فاصلهای نداریم. درنتیجه، با رسیدن به آن تکه از پیاده رو، همانند آنها یک جست بلند برمیداریم. دقت کردید که اصلاً اهمیتی به وجود یا نبودن مانع ندادیم و تنها به خاطر رفتار آدمهای جلوییمان این کار را بی چون و چرا تکرار کردیم؟ ما از دیگران الگوبرداری میکنیم – اغلب بدون فکر – تا از دردسرهایی که ممکن است در آینده دچارشان شویم، دوری کنیم یا از فرصتهایی که دیگران به دست آوردند جا نمانیم. متأسفانه ماجرا به همین جا ختم نمیشود. این الگوبرداری، حتی در مورد ذهنیت مالی دیگران نیز رخ میدهد. نمونه آن را میتوانید در آشفته بازاری که مدتی قبل برای دلار پیش آمد مشاهده کنید. عده زیادی از مردم، حتی آنهایی که تا به حال وارد هیچ سرمایهگذاری مالی نشده بودند تنها به این دلیل که دیگران دیوانه وار دلار میخریدند، دار و ندارشان را به اسکناسهای ۱۰۰ دلاری تبدیل کردند تا از قافله عقب نمانند. بهاستثنای آن کسانی که واقعاً میدانستند در حال چه کاری هستند، مابقی آنها دچار ضررهای مالی هنگفتی شدند.
چگونه الگوبرداری دیداری را کنترل کنیم؟
برخلاف ظاهر محکم الگوبرداری دیداری یا تقلیدی، روش کنترل آن بسیار ساده است. توجه به دو نکته زیر میتواند، این بخش از ذهنیت مالی ما را ترمیم و تقویت کند.
نکته اول: اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید
یکی از علتهای بزرگ تلقین بیچون و چرا از دیگران، ضعف شخصیتی و کمبود اعتماد به نفس است. لطفی به خودتان بکنید و تواناییهایتان را باور داشته باشید. شما نیز همچون بقیه افراد، توانایی تحلیل دقیق موقعیتها و گرفتن یک تصمیم درست را دارید. قبل از هر تقلیدی یک دقیقه فکر کنید، موقعیت را با نگاه خودتان بررسی کرده و تصمیمی عاقلانه بگیرید. بیشتر تقلیدهای کورکورانه از دیگران، به ضرر شما تمام میشوند. برای خودتان احترام قائل باشید و به خودتان اجازه تصمیم گرفتن بدهید!
نکته دوم: آگاهیتان را افزایش دهید
گاهی حتی باوجود اعتماد به نفس کافی، ما باز در دام تقلید ناآگاهانه از دیگران میافتیم. در این هنگام باید با خودمان تمرین کنیم تا میزان آگاهی مان را بالا ببریم. باید بیشتر حواسمان به خودمان باشد. اگر مثل یک ستارهشناس کنجکاو، مرتب آسمان افکارمان را رصد کنیم، کمکم میتوانیم میزان هوشیاریمان را در هر شرایطی بالا ببریم و ناآگاهانه از کسی تقلید نکنیم.
اگر بخواهید، میتوانید
ذهن ما، یک مرکز فرماندهی تمامعیار است. این نعمت پیچیده، روی هر چیزی که برنامهریزی شده باشد، تمرکز میکند و آن را به کاملترین شکل انجام میدهد. به همین دلیل است که در کتابهای مختلف میخوانیم و از زبان افرادی که به ثروتهای رویایی رسیدند میشنویم که ابتدا باید در سرزمین ذهنمان به ثروت برسیم. اگر تمام ابزارها و تواناییهای لازم را در اختیار داشته باشیم اما ذهنیت مالی ما برای موفقیت برنامهریزی نشده باشد، ازنظر مالی محکوم به شکست هستیم. مهم نیست که ذهنیت مالی شما تا همین لحظه روی چه مداری میچرخیده است. چون اگر بخواهید میتوانید آن را تغییر دهید. تنها کافی است گامهایی که در این مقاله باهم یاد گرفتیم را با عزمی راسخ و باور به اینکه زندگی مالی شما نیز میتواند به بهترین چیزی که قادر به تصورش هستید تغییر کند، دنبال کنید. همیشه یادتان باشد که شما پادشاه زندگی خودتان هستید. اگر اراده کنید، قادر به انجام هر کاری خواهید بود.پس از همین لحظه تصمیم بگیرید برای تقویت ذهن مالی خود اقدام کنید.با انجام کارهای کوچک و انجام آن به طور مستمر گام های بزرگ بردارید برای بهبود ورشد در زمینه مالی ودر همه امورزندگی .
در ادامه مقاله از کتاب (اسرار ذهن ثروتمند _اثر تی.هارواکر) که یکی از پرفروش ترین کتاب های دنیا است مطالبی را برای شما به اشتراک می گذاریم.
اصلی برای ثروتمند شدن
خود شما می توانید به جای افکاری که تضعیف کننده شادمانی و موفقیت شما هستند،افکاری را انتخاب کنیدکه تقویت کننده آن ها هستند.
آدم های ثروتمند معتقدند:من زندگی خویش را می سازم.
آدم های فقیرمعتقدند:زندگی برای من تصادفی پیش می آید.
در پایان مقاله یک تمرین برای شما قرار می دهیم که امیدوارم با انجام آن تغییرات شگرفی در وضعیت مالی شما ایجاد شود.
دست خود را روی قلبتان بگذارید و بگویید:
من خودم دقیقا باعث و بانی وضع مالی خود هستم.
سرخود را لمس کنید و بگویید:
من یک ذهن ثروتمند دارم.
تمرین های عملی
۱.هر زمان که خود را در حالت مقصر دانستن دیگران، توجیه کردن خود و یا شکایت کردن از وضع موجود یافتید، انگشت نشانه خود را مثل حالتی که میخواهید سر ببرید برای یادآوری اینکه دارید با این کار گلوی موقعیت مالی خودتان را میبرید بر روی گردن خود بکشید،یک بار دیگر ،حتی اگر برای تان کمی خشن به نظر می رسد،این کار را انجام دهید،چون خشن تر از مقصر کردن دیگران ،توجیه کردن خود یا شکایت کردن از وضع موجود نیست و در نهایت با این اقدام اثرات مخرب این عادت های ناشایست را از بین می برید.
۲.به خودتان (گزارش )بدهید.در پایان هر روز یک مورد را که برای شما خوب و یک مورد را که بد بوده است بنویسید.بعد پاسخ این سؤال را بنویسید،(چگونه من وضعیت های موجود را به وجود آوردم؟)اگر دیگران نیز در این وضعیت نقش داشته اند ،از خودتان بپرسید (سهم من در بوجود آوردن این وضعیت ها چقدر بوده است ؟)این تمرین شما را در مقابل زندگی پاسخگو می کند و از روش هایی که برای شما عملی بوده و روش هایی که عملی نیست،آگاه می سازد.